۱۳۹۶ فروردین ۵, شنبه

بالهای خونین یک رویا











مگر دریغ و حسرت
آبشخور نگاه تلخی خسته
پاسخی باشد ، برای آنچه گفته میشود .
آن بود و دیگر را
دریدن دریده های خونین خویش
صبری دوباره را شایسته
تا دگر بار بر آید 
سلامی وگر...
آه بالهای پریشانی و خونین یک رویا
سلام .

نیم قرن گذشت از سکوت حادثه











نیم قرن گذشت از سکوت حادثه

آنکه وجود نحیفش
جهانی بود برای ملتی 
خواند
آنچه باید.
نیم قرن ، از رفتن یار 
آنکه همه فریادش
آزادی  
و چه غریبانه 
نام او را 
به نجوایی در خاموش در سکوت
تکرار...





ای فریاد
مگر خواب خدا 
سخت تر از خواب زمینی من است
که از این خفته به خون
آزادی 
نامی نمی برد ؟




من همی فهمیدم
هر کجا حرفی از او بود 
خدا ساکت بود