۱۳۹۴ دی ۱۱, جمعه

تولد زنانه در جهان برابر









پدر بزرگم
به پدرم سینما را هدیه داد
برای درک
جهان هستی
در احساس بودن خود
در جهان.
.
پدرم
تلویزیون به من هدیه داد
برای درک
جهان هستی
در احساس بودنم
در جهان .
.
من
به دخترم
کامپیوتر هدیه دادم
برای درک
جهان هستی
در احساس بودنش
در جهان .
.
دخترم
جه هدیه خواهد داد
به دخترش
برای درک
جهان هستی برابر
در احساس بودنش
در جهان ؟

در معبد خورشید






هل هله و شادی است
اینجا که من هستم 
به پاس پایان 
چرخش زمین و ماه و من   
بر معبد خورشید
با خاطرات 
آنها که در چرخش پیشین به جا ماندن
سفر دوباره خود را 
با رمین و ما 
به دور معبد جاودانه خورشید 
آغاز می کنیم 
همراه هر آنچه در زمین دارم
این مادر مقدس
که هست من در اوست  
هر آنچه هست با من است

۱۳۹۴ آبان ۱۲, سه‌شنبه





من
و من
می شنوم
حنجره ای که می خواند
هر آنچه می خواهد
هنوز ،
هر چند که با من نیست
اما ،
می خواند .
زیبا است 
آزادی ...


۱۳۹۴ شهریور ۲۱, شنبه

نسل فریاد




بوزینه های بر منبر
هنوز مادران آبستن
گرفتار درد زایمان نیستند
با نسل فریاد
به ارمغان آرند
حذر کنید از فریاد
که خواهد آمد
خوفناک بر اریکه 
باور شما !

۱۳۹۴ فروردین ۶, پنجشنبه

انسان




در آبریزگاه زمان
تشنگان شهوت ثروت و قدرت
نشخوار می کنند 
زمان را 
در آبریزگاه زمان .


آنسو ترک 
تمام قد به دروازه ایستاده
به باور بهتر 
به زندگی
ایستاده تر
در آونگ صببحگاهی
ز ریسمان شب
به دروازه شرمگاه شحنه گان


شبنم های آزاد 
گونه های گل را تر می کنند


انسان
ایستاده بر دروازه صبح لبخند .


۱۳۹۳ بهمن ۱۷, جمعه

روزهای فصل گرسنگی










یکی از روزهای فصل گرسنگی
مادر حامله شد
در فصل گرسنگی .

قبل از تولدم
فروش رفتم
به فصل گرسنگی ،

بار آمدم
در روزهای گرسنگی در فصل گرسنگی ،
در فصل گرسنگی
در یکی از روزهای ماه گرسنگی
فروخته می شوم
و باز 
فروخته می شوم
مطاع قابل فروش
به روزگار گرسنگی !


می دانم
در یکی از این روزهای ماه فصل گرسنگی
قبل از تولد
خواهم فروخت
دخترم را
می دانم 
می دانم
تمام سال ما 
یک فصل است 
گرسنگی!!!