۱۳۹۸ دی ۷, شنبه

مقامات زیر پتویی موجودات احمق خلق می کند







edited 
مقامات زیر پتویی موجودات احمق خلق می کند

همه میدانند :

هفتاد و سه سال قبل از میلاد مسیح بواسطه ظلم و ستم طبقه حاکم قیام خونبارتوسط فرودست ترین اقشار جامعه ، برده های آن زمان به رهبری برده ای بنام اسپارتاکوس رخ دادِ.

هفتاد و سه سال بعد کسی به نام مسیح ظهور کرد که میگفتند فرزند نا مشروع است بر اساس تعاریف زمان خود از مقوله زناشویی و ازدواج ، گروهی باور به باکره بودن مادرش که دختری جوان بنام مریم که از فرو دست ترین اقشار جامعه بود داشتند . در میان فرو دست ترین اقشار جامعه مسیح هواداران و یاران خود جستجو کرد و انان را به مهربانی صلح و دوستی دعوت کرد و امروز روز جامعه انسانی شاهد حضور و وجود خیل عظیمی از پیروان او هست هر چند مسیح را در زمان خود به صلیت کشیدند !

هزار چهارصد سال و اندی قبل یک پسر بچه یتیم در برابر نظام جبار برده داران حاکم متمول قیام کرد و برده ها که از فرو دست ترین اقشار جامعه بودند به دور او حلقه زدند نام آن پسر بچه یتیم محمد بود و امروز حاصل نمود مادی و معنوی آن قیام را در جامعه انسانی به وضوح شاهد هستیم .

هزاران نمونه از این دست تحولات در تاریخ جامعه انسانی مکتوب است که نمود مادی و معنوی هر یک را می توان به وضوح بعد از انقلاب انفجار اطلاعات و ارتباطات قرن بیستم دید .

بار سختی و تحولات جامعه انسانی همیشه تاریخ به دوش فرو دست ترین اقشار جامعه انسانی بوده و هست این قاعده کلی تکامل تاریخ است و بعد هر تحولی خوشه چیان بر سر سفره غنایم نشستند و فرودستان به حاشیه رانده شدن .

این حقیقت تلخ تاریخی است که انسان معاصر در قرن بیست و یکم بدان واقف شده و در تلاش برای قانونمند کردن مناسبات بر اساس حق برخورداری از امکان زندگی شرافتمندانه و مقتدر انسانی برای احاد جامعه بوجود آید .

انسان متفکر معاصر برای حیات هر واحد انسانی حق ویژه قایل است ، چرا که هر انسان تنها یک بار حق حیات دارد و باید از نعم مادی و معنوی موجود در هستی بهره مند شود . برای نیل به این جایگاه در هر حوزه تصمیم گیری ، انتخاب شیوه و منش اجتماعی فرهنگی سیاسی دخیل و تعین کنندهء مسیر نقشه راه تکامل است .

فرو دستان را دست کم نگیرید !

خانم ها

اقایان

فرصتی دست دادکه با هم قضاوت کنیم

مرکز ثقل حیات کجا و چه هست

اگر آدمی را

از هستی

حذف کنیم ؟

قضاوت با شماست

کمی تامل کنیم لطفا !

محمود اسفندیاری

۱۳۹۸ آذر ۱۴, پنجشنبه

مهندسی انتخابات












انتخابات پیش رو یک فرصت و یک نظر 
در شرایطی که مردم توهین و تحقیر شده از نظام حکومتی ، زخم خورده از حوادث اخیر ، با صدها کشته و مجروح و هزاران مردم به اسارت گرفته شده در زندان که غم نان داشتند و دارند ، در سرابی بی امید در  یک ساختار حکومت قبیله ای، با ساز و کار موجود ، ساختاری ناکارا را بعد از چهل سال یدک می کشد ، مردم با ترس در بقا خدا حافظی کردند.
حوزه عمومی گفتمان موجود در جامعه این است : 
ایا هنوز در این ساختار حکومتی برای بقای جمهوریت جای تنفسی هست ؟
سهم مردم در انتخابات برای تحکیم جمهوریت تا کجا است ؟
طرح و برنامه کسانی که کاندید خواهند شد چه هست و چه ضمانت اجرایی برای پیگیری و تحقق آن در حوزه های انتخابی از طرف نمایندگان منتخب وجود  دارد ؟
در شرایطی که  پاکترین و کار آمد ترین نیروهای مردمی از چرخه کاندید شدن بواسطه سیاست های غلظ حذفی ،باندی و جناحی حذف شدن انسانهای شرافتمند و متعهدی همچون بانوان بزرگوار زهرا رهنورد ، نسرین ستوده ، نرگس محمدی ، بهاره هدایت ،اتنا دائمی ، گلرخ ایرانی ، فخر السادات محتشمی پور ...و صدها نام دیگر و آقایانی همچون مهدی کروبی ، میر حسین موسوی ، عبدالفتاح سلطانی ، قاسم شعله سعدی ، محمد نجفی ، فرهاد میثمی ، سید محمد سیف . هزاران هزار انسانهای آزاده از نحله های فکری و اعتقادی از احاد ملت ، دولت نمایندگی کدام ملت را می کند ؟ دولتی که در تعریف جمهوریت (( برآمد آرای مردم است ))  ؟! 
نظام حاکم اگر توان جذب همه آحاد ملت را داشته باشد و به رسمیت بشناسد آنگاه می تواند در آرامش بر آمده از رضایت و اراده مردم سرزمین خود نظاره گر شور و نشاط جامعه در انتخابی سالم بدور از جنجال های پوچ هیجانی خظرناک  غارتگران و ستم پیشه گان ، جمهوری اسلامی که دیگر نه اسلامی است و نه جمهوری را باز تعریف دوباره کند ، برای  انسانی که شایسته زندگی در قرن بیست و یکم دارد . 
باور دارم که در انتخابات پیش رو شاید آخرین فرصت برای مصالحه نظام حاکم با مردم ایران باشد ،  آنها که خواهان سعادت و پیشرفت در حسن همجواری با کشورهای منطقه و دیگر مردم جهان هستند باید کاری کنند . دیگر مردم باور به حکومت قبیله ای که خواستگاه آن روحانیت شیعه باشد را باور ندارند ، چرا که شیعه گری با روح جمهوریت منافات دارد ، تجربه حکومتی چهل ساله سند قاطع این ادعا است .
 روند حرکت تحول خواهی جامعه ، که جزء جدایی ناپذیز حیات است ، مرزبندی مردم با حاکمیت ، جامعه رهبری جنبش تحول خواهی خود را خواهند یافت . 
امروز روز شکستن سدهای کاذبی است که در راه جمهوریت برای ایرانی آباد و آزاد با طرح و برنامه ای مشخص که برآمد خواست اکثریت جامعه است را می طلبد .
در هر صورت این نظام حاکم است که حرف اخر را در انتخاب راه سربلندی کشور ، در سهیم کردن باور مشترک عمومی جامعه و یا راه دوری از مردم سرزمین خود را انتخاب میکند.
  ! حال باید دید نظام با مردم است یا بر مردم 

محمود اسفندیاری