۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه
۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه
خدا چه می کند ؟
بعد خلقت انسان
خدا چه می کند ؟
در کار خلقت است ؟
چه ساخت ؟
یا مبصری است که نمره می دهد
از صفر تا بیست؟
یا از آخرین مخلوق
چنان پشیمان است
که در شرم خود
غوطه می خورد؟
مریم
در شور شهوت جوانیش
به زیر ران خویش کشید
خدائی خدا را ،
خدا چه کرد ؟
چه می کند
امروز؟
روزی
روزی
سقف دل ستمگران
میخورد ترک
سقف دلی
که سایه دار
به روی خانه ها،
در موج ارتعاش تپیدن دلهای مادران
می ریزد
سقف دل ستمکران
روزی ....
دخترم
امروز
فردای شادی دیروز
آمد
بی تو ،
.
.
.
امروز
دیروز فردای شادی
در انتظار تو ،
.
دخترم
فردا
تو می آیی .
هزاره ها
هزاره ها
داغ و درفش و زندان
هزارها زادهء
داغ و درفش و زندان
داغ و درفش و زندان
هزاره ها زادن ،
هستی
سربدار
هستی انسان
هسته هستی
به درد و داغ و درفش
از یاد رفت
به اعصار
خود انسان !
اشتراک در:
پستها (Atom)