ماجرای آن شب خاتمی .. قسمت چهارم
و اما
جلوی خانه خاتمی
جماعتی که در مقابل در جمع شده بودند با فریاد یا مظلوما برادرحاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت که تازه از جنگ سوریه برگشته بود غریو ناله یا حسین شنیده شد که جماعت سر دادند حاج محمود کریمی تلفن دستیش زنگ خورد
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : آقا جانم فدای شما رهبر عزیز انقلات
رهبر عظم الشان انقلاب : کمی ادب کنید این نا نجیب بان را که هزینه انقلاب را هی بالا میبرند .
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : دین و ادب و عزت اسلام شمائید آقا جان . جانم فدای شما و فریاد کشید : یا حسین
جماعت خودسر فریاد کشیدن : یا حسین
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : یا زهرا
جماعت خودسر فریاد کشیدن : یا زهرا
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : یا زینب
جماعت خودسر فریاد کشیدن : یا زینب
حاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت اشاره کرد که برو رو بلندی و نوحه بخوان
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : رفت و روی کاپوت نزدیک ترین ماشین . فریاد زد : یا زهرا غریب کربلا
جماعت خودسر فریاد کشیدن : یا زینب
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت نوحه خوانی را شروع کرد و جماعت دم گرفتند .
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : ای عزیز فاطمه سر بریده ات کو
جماعت خودسر فریاد کشیدن :ای عزیز فاطمه سر بریده ات کو
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : زهرای مظلوم ما سر برادرت کو؟
جماعت خودسر فریاد کشیدن : ای عزیز فاطمه سر بریده ات کو
در همین اثنا تلفن حاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت زنگ خورد و آیت الله محمود هاشمی شاهرودی از پشت خط فریاد می کشید و می گفت راجعب پیام رهبری شعار بدید و زهرا رو ول کنید نشون بدید من جانشین رهبر انقلابم الاغ مگر این گوساله قاضی القضات لاری جانی شما را توجیه نکرده ؟
حاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت در حالی که هم شرمنده بود و هم بازنده گفت : چشم آقا اطاعت امر می کنیم .به حاج محمود کریمی مداح اهل بیت تلفن را نشان داد یعنی من ادامه میدم آقا دستور داده و فریاد کرد : ای زینب کبرا کجائی ؟ ما از سوریه نیامدیم و ترا تنها نگذاشتیم که حرف بزنیم ! ما مرد عملیم و نعره کشید :
یا زینب
جماعت خودسر فریاد کشیدن : یا زینب
حاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت : ای حرمین شریفه ، ازهمهء حرمین شریفه
آفتابه داران بیائید
ای آفتابه داران بیائید
آفتابه زینب کجا رفت
آفتابهء زینب کجا رفت ؟
جماعت خودسر فریاد کشیدن :آفتابه داران بیائید
ای آفتابه داران بیائید
آفتابه زینب کجا رفت
آفتابهء زینب کجا رفت ؟
حاج زضی مداح اهل بیت آستین کریمی را کشید : این بابا چی میگه ؟
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : کارش درسته خوارکوسه زد تو خال ، حتما آقا بهش ندا داده
حاج رضی مداح اهل بیت : بابا الان ایام فاطمیه است به زینب چکار داره ؟
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : الان خودم درسش می کنم حالا نوبت رو کم کنیه
در همین حال چشمش به زنی می افتد از حاج رضی مداح اهل بیت می پرسد : اون لاشی کیه ؟
حاج رضی مداح اهل بیت : از نم کرده های حاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت از بچه های انصارالرضای کرجه
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : آخ مال باغه فرجه خوارکوسه
همینطور که بهش زل زده بود شال سبزش را براش تکون می ده که بیا اینطرف
جماعت هیجان زده بر سر و سینه خود می زدند: ای آفتابه داران بیائید
آفتابه زینب کجا رفت
حاج حسین کرد میهن مداح اهل بیت : ای زینب مظلوم این روزها روز عزای حسین توست
ای خاک بر سر ما
جماعت خودسر فریاد کشیدن :آفتابه داران بیائید
ای آفتابه داران بیائید
آفتابه زینب کجا رفت
آفتابهء زینب کجا رفت ؟
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت که شاخ کرده بود برای دختره پیش فنگ کرد و به حاج رضی مداح اهل بیت گفت : یه چی بگو من بیام جلو باد پوز بزنم .
حاج رضی مداح اهل بیت رو به جماعت در حالی که حاج محمود کریمی مداح اهل بیت را نشان می داد : ای عصای موسی جانم به قربانت بگو.
سکوتی کوتاه کریمی در حالی که با چشماش دختره را داشت می خوردسینه ای صاف کرد و دم گرفت : یا علی ایام فاطمیه است
کنایه به حاج حسین کرد میهن که بابا از سوریه اومدی روزاتو هم قاظی کردی . از آن طرف دختره یه نیش خندی تحویل حاج محمود کریمی مداح اهل بیت داد و حاج محمود کریمی مداح اهل بیت دور گرفت و موتورش گرم شد :علی کجا بودی
در باغ فدک ، باغ فدک
پهلوی فاطمه ات را درید همین خاتمی
در باغ قدک دریده شد پهلوی یارت
علی جان کجائی
علی جان کجائی؟
جماعت هیجان زده حود سر بر سر و سینه خود می زدند: در باغ قدک دریده شد پهلوی یارت
علی جان کجائی
علی جان کجائی؟
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت یواش ازحاج رضی مداح اهل بیت پرسید خوب بود ؟
حاج رضی مداح اهل بیت : معرکه بود تخم سگ
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : هوای دختره را داشته باش نپره ، بکش اینطرف که شب شام غریبون داریم .
حاج رضی مداح اهل بیت با اشاره حاج محمود کریمی مداح اهل بیت رفت سراغ دختره
حاج محمود کریمی مداح اهل بیت : بانوی مظلوم
پهلو دریده
آفتابه تو
ارث پدر بود
وای بر این ظلم
وای بر این ظلم
جماعت خود سر : بانوی مظلوم
پهلو دریده
آفتابه تو
ارث پدر بود
وای بر این ظلم
وای بر این ظلم
تو گرما گرم نوحه خوانی بود رئیس دفتر آیت الله شاهرودی سراسیمه وارد شد ورفت سراغ حسین کرد میهن مداح اهل بیت که تازه از جنگ سوریه آمده بود بهش یک دسته شاید بیشتر از جمعیتی که آنجا بودن کارت هدیه رهبری را داد با یک دسته پوستر که سه عکس در یک قاب بودن . عکس امام خمینی عکس رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای و عکس آیت الله محمود هاشمی شاهرودی که به همت حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرار شده امام بشه و رهبر انقلاب به هر که میرسید : اجرت با فاطمه زهرا . اجرت با سید الشهدا و یک کارت هدیه می داد .
ادامه دارد