ماجرای آن شب خاتمی .. قسمت سوم
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی : ماجرای جمع شدن خودسرهای مقام رهبری اطراف خانهء جناب خاتمی به این خاطر است ؟
روحانی خشمگین : بله
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی : موضوع را در شورای امنیت مطرجه کنید .
روحانی : دیر می شه . جال این بنده خدا خوش نیست .
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی : همین الان جلسه اظطراری بگذاریم ؟
روحانی : به هر حال باید نتیجه جلسه شورای امنیت را شورای نگهبان تائید کنه که مغایر با خط قرمز های نظام نباشه و آنها را رد نکرده باشه و با بودن این آیت الله نمیر بعید می دانم از آنجا رد بشه و بعدش مقام خیلی معظم رهبری باید تائید کنند .
جهانگیری : پیشنهاد می کنم از معظم الله استفسار کنیم در رابطه با این موضوع و با تاکید بر نام شخص آقای خاتمی تا هم موضوع مشخص و پاسخ شفاف باشد ؟
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی : بسیار فکر پخته و درستی است ، شما متن استفسار را تهیه کنید بنده شخصا به دفتر معظم اله می برم.
رئیس دفتر رئیس جمهور وارد می شود :اطراف خانه خاتمی محشر کبرا است
روحانی : به نیروی انتظامی بگو به جد مراقب باشند اما درگیر نشوند چون کاری از دستشون بر نمی آید .
روحانی مشغول نوشتن می شود :
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله خامنه ای دامت برکاته
با سلام و تحیات وافره،
به نام خدای مظلوم ، خدای عدالت ، بیت معظم اله جلال جلاله سایه خدا بر سر امت شهیدان و اسیران هر دو جهان هستی دامت افاضاته
از سوی خود و دولت تدبیر و امید در رابطه با اعلام سال جدید به عنوان دولت، ملت، همزبانی و همدلی و عنایت ویژه ای که نسبت به دولت و دعوت مردم به حمایت از خدمتگزاران ملت فرمودید، تقدیر و تشکر می نمایم و همه مردم و مسئولان را به توجه کافی و رعایت کامل رهنمودهای رهبری بزرگوار دعوت می کنم. ملتی که در حماسه سیاسی 7 اسفند 94 با حضور پرشکوه خود، سازوکار انتخابات را برای بیان خواست خویش مورد اعتماد قرار داد و با رأیی معنادار، گفتمان اعتدال را برگزید، توفیق روزافزون دولت خود را با ادامه حضور خویش در همه صحنه ها تضمین خواهد نمود.
ای بزرگی که سال های سال سر به اقیانوس دین خدا فرو برده اید تا مگر به ذات زیبای آن دست یابید. شنیده ایم که شما قرار است این روزها، میزبان حقیر فقیری رو سیاه چو بنده باشید تا در پیشگاه ذات مقدس کبریائی شما عو عو کنیم درمندانه سر به آستان جواهر آسایتان سائیم پس چه نیک است اگر در کنار هر سخنی که با شما سایه باریتعالی خدا بر سر امت شهیدان و اسیران هر دو جهان هستی به میان آوریم، به سوز دل ما نیز اشاره فرمایید. اگر فلسفه از آن جا، پرمی کشد که «شک» پای پیش می نهد، چرا با شما این نگوییم که «رشد» نیز به شوکت «شرم» مبتنی است که تا مردمی با طعم «شرم» نیامیزند و با آن خو نکنند و از آن جا به حریم «حیا» پا نگذارند، به حقیقت حق و به شأن بلند «توبه» دست نخواهند یازید تا این بندهء سرا پا تقصبر برادر خاتمی اذن قضای حاجت با آفتابه را مرحمتی فرمائید که انس و جن در دو جهان هستی ثنا گوی بارگاه ملکوتی شما معظم اله رهبر انقلاب باشند. ای بزرگوار دینی، ما را که دست نامهربان دستگاه قضا، از همه مواجب جدا ساخته، چاره ای جز پناه بردن به همان وادی شرم و حیا در پیشگاه نائب امام زمان نیست تا مگر بدین طریق شما را واسطه حقی کنیم که به جفا از این بنده روسیاه دو عالم دریغ شده است
در این ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ با استمداد از ساحت مطهر آن اسوه تقوا، فضیلت و مقاومت، از خداوند بزرگ برای ملت شریف ایران، پیشرفت و سرافرازی و برای حضرتعالی سلامت و مزید توفیقات و برای آقای خاتمی استفاده ازآفتابه را چون سید است را مسألت می نمایم.
حسن روحانی
نامه را مهر و امضا کرد و داد به دست رئیس دبیرخانه شورای امنیت
خواهشا سریع برو و با جواب مثب بیا . چند تا کارت هدیه هم برای رئیس دفتر معظو اله مقام رهبری ببر آن مارمولک آنجا همه کاره است و معظم اله بدون آن آب هم نمی خوره .البته با سلام تهیات خالصه اینجانب .
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی : چشم
و دوان دوان به سمت انبار هدایا رفت . از وحشت بلوا و آتش زدن خانه خاتمی مثل سفارت عربستان رنگ به چهره نداشت
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی رو به انبار دار : هدیه برای بیت معظم اله از طرف آقای رئیس جمهور برای رئیس دفتر و معظم اله برای استفساریه از ایشان .
انبار دار رفت ته انبار و برگشت با چند کار که روی هر کدام نام مخاطبان آن نوشته شده بود و سه کارت ویژه هم برای آقا مجتبی خامنه ای را داد به دست رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی و گفت :
قبل از ورود به موضوع حتما آقا مجتبی را زیارت کنید و بفرمائید نائب الزیاره هستید . مشگل گشا ایشان هستند قبل خدا در بیت رهبر انقلات . رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی در حالی که هدایا را می گرفت به خاتمی تکس میزد ( پیامک می فرستاد ) و از احوالش جویا شد
خاتمی : نمی دانم چه بگویم تکرار می کنم
رئیس دبیرخانه شورای امنیت سردار پاسدار شمخانی : آقای رئیس جمهور پیگیر مسئله هستند . به راه افتاد و رفت .
چرا خاتمی گفت نمی دانم چه بگویم ؟
ماجرا از این قرار بود که برادارن خود سر که جمع شده بودمئ به دستور مقام معظم انقلات شروع به شعار دادن کردند
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر