۱۳۹۵ آبان ۲۵, سه‌شنبه

نادیا






چشمها ی کودکی تو 
جوانی مرا ،
بردند
نادیا .
نه با خود ،
از هستی .
از باور دیدار
دیدن
فهمیدن
عاشقانه بوسیدن .
بعد آن
دیدن
فهمیدن 
طعم بوسه 
بوسه هایی  رها در هوا
شد آرزو !




هیچ نظری موجود نیست: