پرواز
در باور حضور خسته نسلي
كه زهر آب درد
شا لودهء خواب اوست
خيال را
گريز از تـماشاي قاب باور نيست.
* * * *
اي خستگان بي تـخيل
پَر، آ لت پريدن بود،
در روزگار دور
كه امروز
خاطره اي از گذشته است
امّا پرواز انديشه
بي بال و پر مسير است .
پرواز كن در بيكران هستي
جايي كه خواب هم راهي بدان ندارد .