Iran is my home ایـران خـانـهء مـن اسـت
۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه
سـایـه
سـایـه
یک سایه از حضور تو
بر جان من
نقش میزند!
تا
بودن
در جاری زمان
صیقل خورد
در هستی.
یک سایه از حضور تو
به پرگار عشق
نقش می د هـد
خاکستر مـرا !
بوسه
بوسه
عطشناک یک بوسه ام
داغ وآتشین
تا ذوب کند
تمام هستی مرا
در بودن
یک سایه از حضور تو
در باغ خاطرات ، شخم می زند
با شعاع نور
و دستی ستاره می چیند
و من می سوزم
در عطش بوسه
از ستاره ها!!!
تولد
تولد
در مرز آب و باد
بی جا ن و بی رمق
از پا فتا د ه ام.
بر من بتاب
در من بد م
تا دوباره
در خود بسوزم و شعله ور شوم
و با رقص شعله ام
جانی بگیرم و جانی دیگر شوم.
بر من بتاب
در من بد م
ای نازنین
ای حضور مهربا ن !!!
کویر
کویر
جادهء خاکستری
خالی ازخاطره
و خاک
در رویای هم آغوشی آب
!
و باد
گهگاه با او به بازی می نشیند:
و عطر آب را
ار سینهء دیوارهء خفته در خزه
تا بستر او می کشاند....
برای تو
برای تو
برای تو
یار آشنا ،
تاج درفک
ازسخاوت تو قد کشید،
سیاهکل
درعطر بهاری چای و شا لیزار
و نام تو ،
یاد و یاد گار بهار
بر دوش تو.
کاش بر بی تابی عشق
خاطره ای
از سرزمین سبز
ترانه می کردی .
زند گـی
زند گـی
می سرایم
گریستن را بی صـدا
و خنده ها را بی صدا تر
غوغای عالمی را در سکوت .
که می سازمش کنون
می سرایم
مهربانی را،
بی ریائی
زیبائی را چو ن شکل زندگی....
مهربان و بی ریا........
نگاه
نگاه
می ایستم و شتابی نیست
که زمان،
قطره قطره
در حفرهء بی انتهای هستی فرو می چکد.
و تنها توئی ای خوب من
که از یافتهء امروز
سراسیمه گشته ای !
*****
ا مروز
عصارهء اعصار
و دیروز قربانی بی زبان امروز
و هول مرگ
د ر انتظار ا کنو ن ،
ایستاده است سمج!
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)