۱۴۰۱ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

ماهواره «خیام» به فضا پرتاب شد

 




ماهواره «خیام» به فضا پرتاب شد
===============
#ایران همش دو تا #قمر دارد
#خیام یکی است که #روسيه بارش کرد
دوم قمرش همین #بنی_هاشم ماست
#اعراب به ایران عزیز بارش کرد !!

ایران

 


و او 

در بلندی حادثه

شمع جان افروخت

ایستاده در بلندای طوفان

 :شمع جان شراره میکشد در باد

 ، منم

 فرزند این خاکم 

منم بر عهد خود مانده

کجای این شب حصر به گل مانده

کنم فریاد مادرم

 ایران؟

که من آزادی خلقم

و من آبادی خاک بلا خیز وطن 

را درتو میخواهم

بیا از من گذر کن نام ایران را

به مهر زندگی پرور

شکوفا کن

ایران


میر_حسین_موسوی# 




محمود اسفندیاری

۱۴۰۱ مرداد ۱۲, چهارشنبه

 فخرالسادات محتشمی‌پور:


چه چیزِ تاجزاده ترس دارد

تاجزاده که ترس ندارد. ائمه‌ی ما با ملحدین و کفار با آرامش بحث می‌کردند.

... چرا شما از گفتگو و زبان نقاد می‌ترسید، نترسید، تاجزاده ترس ندارد


معصومین در محکمه‌ها شرکت می‌کردند و به مانند آقای جنتی خود را ماورایی نمی‌دانستند که به یک شکایت ساده  !مصطفی تاجزاده از ایشان اجازه رسیدگی را ندهند!

اگر حکمی برای تاجزاده صادر شود باید ایشان به زندان عمومی منتقل شوند و این‌بار نباید صحبتی از قرنطینه و سلول

 .انفرادی باشد 

۱۴۰۱ خرداد ۷, شنبه

حال آبادان

 



شنبه ۷ خرداد ۱۴۰۱

حال #آبادان
و هوای این روزهای
آبادان
در هوای شهر
آبادان
بوی بنزین
هر ادمی
ساقه ای کبریت

خیابان مقابل گلوله
گورستان عزیزی را خاک می‌بلعد.



۱۴۰۱ فروردین ۲۰, شنبه

رود

رود روان در مسیر
بیهوده تلاشی
ایستادن در برابرش
دور میزند
میرود
زمان گواه تلخ ایستادن
در برابر آب
غرق می شود
آب می برد
هر چه
در رود است

 

۱۴۰۱ فروردین ۵, جمعه

رویا

 


رویا

آیینه زندگی

حقیقت است


هرگز از جگر

اینگونه فریاد بر نیامد

که گفته باشد :

سوختم

بدون

ذره ای

! خاکستر

نه شراره ای شعله

یا دود

سوختن را

ندیدیم و

، بر جان ما فرود آمد

.... سوختن

از کدام گلوی دریده درد

چنین صدا بر خواست

که جان جهان سوخت

! بی صدا

آزادیِ




 من دیشب مُردم

تدفین بود . مراسمی شام و نهاری
مرا در زهدان شعر شاعری فرو کردن
، جهانی پر از حروف
حروفی کنار هم
با هم
شکلی می شد از تصور تصویری
چه زاده خواهم شد
نمیدانم
دلم میخواهد
کسی باشم
شاید
آزادیِ