انتخابات پیش رو یک فرصت و یک نظر
در شرایطی که مردم توهین و تحقیر شده از نظام حکومتی ، زخم خورده از حوادث اخیر ، با صدها کشته و مجروح و هزاران مردم به اسارت گرفته شده در زندان که غم نان داشتند و دارند ، در سرابی بی امید در یک ساختار حکومت قبیله ای، با ساز و کار موجود ، ساختاری ناکارا را بعد از چهل سال یدک می کشد ، مردم با ترس در بقا خدا حافظی کردند.
حوزه عمومی گفتمان موجود در جامعه این است :
ایا هنوز در این ساختار حکومتی برای بقای جمهوریت جای تنفسی هست ؟
سهم مردم در انتخابات برای تحکیم جمهوریت تا کجا است ؟
طرح و برنامه کسانی که کاندید خواهند شد چه هست و چه ضمانت اجرایی برای پیگیری و تحقق آن در حوزه های انتخابی از طرف نمایندگان منتخب وجود دارد ؟
در شرایطی که پاکترین و کار آمد ترین نیروهای مردمی از چرخه کاندید شدن بواسطه سیاست های غلظ حذفی ،باندی و جناحی حذف شدن انسانهای شرافتمند و متعهدی همچون بانوان بزرگوار زهرا رهنورد ، نسرین ستوده ، نرگس محمدی ، بهاره هدایت ،اتنا دائمی ، گلرخ ایرانی ، فخر السادات محتشمی پور ...و صدها نام دیگر و آقایانی همچون مهدی کروبی ، میر حسین موسوی ، عبدالفتاح سلطانی ، قاسم شعله سعدی ، محمد نجفی ، فرهاد میثمی ، سید محمد سیف . هزاران هزار انسانهای آزاده از نحله های فکری و اعتقادی از احاد ملت ، دولت نمایندگی کدام ملت را می کند ؟ دولتی که در تعریف جمهوریت (( برآمد آرای مردم است )) ؟!
نظام حاکم اگر توان جذب همه آحاد ملت را داشته باشد و به رسمیت بشناسد آنگاه می تواند در آرامش بر آمده از رضایت و اراده مردم سرزمین خود نظاره گر شور و نشاط جامعه در انتخابی سالم بدور از جنجال های پوچ هیجانی خظرناک غارتگران و ستم پیشه گان ، جمهوری اسلامی که دیگر نه اسلامی است و نه جمهوری را باز تعریف دوباره کند ، برای انسانی که شایسته زندگی در قرن بیست و یکم دارد .
باور دارم که در انتخابات پیش رو شاید آخرین فرصت برای مصالحه نظام حاکم با مردم ایران باشد ، آنها که خواهان سعادت و پیشرفت در حسن همجواری با کشورهای منطقه و دیگر مردم جهان هستند باید کاری کنند . دیگر مردم باور به حکومت قبیله ای که خواستگاه آن روحانیت شیعه باشد را باور ندارند ، چرا که شیعه گری با روح جمهوریت منافات دارد ، تجربه حکومتی چهل ساله سند قاطع این ادعا است .
روند حرکت تحول خواهی جامعه ، که جزء جدایی ناپذیز حیات است ، مرزبندی مردم با حاکمیت ، جامعه رهبری جنبش تحول خواهی خود را خواهند یافت .
امروز روز شکستن سدهای کاذبی است که در راه جمهوریت برای ایرانی آباد و آزاد با طرح و برنامه ای مشخص که برآمد خواست اکثریت جامعه است را می طلبد .
در هر صورت این نظام حاکم است که حرف اخر را در انتخاب راه سربلندی کشور ، در سهیم کردن باور مشترک عمومی جامعه و یا راه دوری از مردم سرزمین خود را انتخاب میکند.
! حال باید دید نظام با مردم است یا بر مردم
محمود اسفندیاری