۱۳۹۲ دی ۲۰, جمعه
۱۳۹۲ دی ۱۷, سهشنبه
در رابطه با بابک زنجانی : توقيف ۱.۵تن طلا / طلاهای توقيف شده متعلق به زنجاني بود/ ردپاي همسر مطلقه زنجاني
سایت الف وابسته به احمد توکلی در گزارشی نوشت:
ابعاد جديدي از پرونده بابك زنجاني به دست آمده كه نشان می دهد وابستگی های مشکوکی با غرب در موضوع اعمال تحریم ها علیه ایران دارد. براساس اين اخبار او نه تنها در جهت دور زدن تحريمها اقدام نكرده، بلكه خود عاملي بوده براي تحريمهاي جديد غرب برعليه كشور.
اول: ماجراي بانك مالزي
بابك زنجاني در ماجراي خريد ۱۳۸ شركت از شستا كه به كمك سعيد مرتضوي انجام شده بود، مبلغ ۴۴۲ ميليارد ين ژاپن (معادل ۴ ميليارد دلار) را از طريق first Islamic investment bank ltd «اولین بانک سرمایهگذاری اسلامی» در مالزي، به تاريخ ۱۰/۳/۹۱ واريز ميكند. بانكي كه متعلق به خود بابك زنجاني است. تنها چند روز بعد آمريكا به طور معجزهآسايي از ماجراي اين پول خبردار مي شود و بدون اينكه معامله هيچ ارتباطي با مسائل بينالمللي داشته باشد، مبلغ فوق در آن بانك و در حساب خود زنجاني بلوكه مي شود. سئوالي كه در اينجا وجود دارد اين است كه چرا بايد براي يك معامله داخلي، پول در خارج از ايران تحويل داده شود؟ مهمتر اينكه سرويسهاي آمريكايي چطور از جابهجايي اين پول خبردار شدند؟
توقيف ۱.۵تن طلا
در تاريخ ۱ ژانويه ۲۰۱۳، (ديماه ۹۱) هواپيمايي متعلق به خطوط هوايي يو.ال.اس با محموله ۱.۵تن طلا در فرودگاه آتاتورك متوقف مي شود. خبرگزاريهاي داخلي و خارجي به صورت وسيعي به انعكاس خبر توقيف اين هواپيما پرداختند. همان تاريخ گفته شد كه اين طلاها بدهي دولت تركيه به ايران بابت خريد گاز طبيعي است. عدم موضعگيري صريح مقامات ايران نيز باعث شد تا طلاهاي مذكور متعلق به ايران پنداشته شود. به اين ترتيب اصل ماجرا از ديدها پنهان ماند.
طلاهای توقيف شده متعلق به زنجاني بود
واقعيت اين است كه طلاهاي توقيف شده متعلق به بابك زنجاني بود. او سه نفر از كارمندان خود به نامهاي «ح ي»، «ب ز» و «و مم» را به كشور غنا ميفرستد تا ۱.۵تن طلا خريداري كنند. نمايندگان بابك زنجان از طريق شركت «Swift Investment & Development» دبی كه مالكيتش متعلق به خود زنجاني بود و شركت «Gold Malding Limited» كشور غنا با واسطه خواندن شركت «Mester Sara Tourism Import Export Limited» (شركتي كه متعلق به «و م م» است) اقدام به معامله ميكنند. براساس اين معامله مقدار ۱.۵تن طلا به ارزش ۸۰ ميليون دلار خريداري و مبلغ ۱۲ميليون دلار به آنها پرداخت مي شود. مقرر ميشود الباقي مبلغ پس از تاييد عيار طلا از سوي «ريفاینري طلا» در دبي، به فروشنده پرداخت شود.
بابك زنجاني يك هواپيماي باربري ايرباس A۳۰۰B۴F باري به شماره پرواز KZU۷۵۵/۵۶ با خدمه متعلق به شركت هواپيمايي ULS CARGO AIRLINE تركيه به كشور غنا ميفرستد. طلاها توسط سه نماينده زنجاني آزمايش و پس از تاييد كارشناسان گمرك در صندوقهاي مخصوص حمل طلا، بسته بندي و بارگيري ميشوند.
مسير رفت و برگشت هواپيما مذكور توسط شركت هواپيمايي ULS CARGO AIRLINE فرودگاههاي صبيها استانبول، بنغازي ليبي، كوتوكا اكرا و در برگشت، فروگاههاي كوتوكا اكرا، آتاتورك استانبول، امامخميني(ره) تهران و دبي در امارات اعلام و تعيين ميشود. با وجودي كه مشخصاً در مسير برگشت نام فرودگاه آتاتورك استانبول قيد شده بود، اما زماني كه هواپيما براي ساعاتي در استانبول توقف ميکند، در اقدامي مشكوك، دليل فرود نقص فني هواپيما عنوان ميشود.
همان زمان پرستيوي به نقل از دادستان تركيه مستقر در باكيركوي استانبول گزارش ميدهد، شخصي به نام دوغلو كه از كارمندان هلدينگ بابك زنجاني در تركيه است، اعلام كرده است، قرار بود ۵۰۰ كيليون از اين محموله در استانبول تخليه شده و مابقي به ايران حمل شود. این در حالی است که براساس مقررات بينالمللي، اين هواپيما اجازه تخليه بار به جز در كشور مقصد (امارات) را نداشته است.
سوال اصلي اينجاست كه چرا آنها تصميم گرفتند به جاي پرواز مستقيم از غنا به امارات (مشكلي در انجام پرواز مستقيم وجود نداشته) به استانبول رفته، در آنجا با سروصداي زياد، رسانههاي گروهی از جريان حمل طلاها با خبر شوند و به دروغ محل تخليله به جاي امارات ايران اعلام شود؟ براساس مقررات بينالمللي اين طلاها بايد در كشور امارات با تاييديه «ريفانري دبي» (پالايشگاه طلا) و با تنظيم صورتجلسه از صندوقها خارج شوند.
انتشار و انعكاس گسترده توقيف طلا در تركيه توسط كارتل هاي رسانهاي صهيونيستي در جهان موجب ميشود تا تهاتر طلا با ايران تحريم شود و قيمت طلا در بازار داخل به طرز سرسامآوري افزايش پيدا كند. به اين ترتيب آنچه بابك زنجاني اندوخته بود، ارزشي چند برابر به خود مي گيرد.
طلاهاي قلابي
بابك زنجاني پس از رفع توقيف ساختگي طلاها در تركيه و حمل آن به دبي توسط همان هواپيمايي كه از ابتدا مسئول حمل آن بود، طلاها را مديرعامل ایرانی وقت شركت Swift Investment & Development LTD دبي با تنظيم صورتجلسه به همراه دو نفر از مديران شركت هواپيمايي ULS Cargo و پنج نفر از ماموران گمرگ دبی آزمايش ميكنند. بعد از گذشت دو روز از ترخيص محموله از گمركات دبي، آقاي زنجاني به يكباره مدعي مي شود طلاها قلابي بوده است. درحالي كه از ۱۹ژانويه ۲۰۱۳ تا به امروز از ارائه گزارش پالايشگاه طلاي دبي و اثبات مدعاي خود طفره رفته است. به اين ترتيب او باقيمانده بدهي خود بابت خريد طلاها در غنا را نيز پرداخت نميكند.
رسوايي در غنا
درحالي كه خبر توقيف هواپيماي حامل طلاي بابك زنجاني در تركيه در صدر اخبار دنيا قرار مي گيرد، اخباري كه در ارتباط با اين حادثه در غنا رخ داده بود به هيچ وجه بازتاب داده نمي شود. خبرگزاري «راديو ايكس واي زد» در ۱۳ فوريه ۲۰۱۳ با تيتر «رسوايي ۸۰ ميليون دلار طلا؛ دو نفر از مسئولين بازداشت شدند» خبر از دستگيري معاون رئيس اداره كل زمينشناسي «دكتر توماس آدو» و «جاستين آدوم آكواه» كارمند ارشد فني اداره زمينشناسي را ميدهد.
به دنبال آن «جان ماهاما» رئيس جمهور غنا دستور تحقيق درباره رسوايي ۸۰ ميليون دلار طلا را صادر ميكند تا هر كس در اين موضوع دخيل بوده مورد بازخواست قرار گيرد. همين خبرگزاري موضوع تعهدات مالي متقابل ميان ايران و غنا را رد كرده و اعلام ميكند كه اين معامله يك معامله كاملا خصوصي بدون مداخله افراد دولتي بوده است.
چند روز بعد وزير اطلاعات كشور غنا دستگير و دو نفر ديگر به نامهاي «پيتر بدزرا» و «فردريك كوجو اسومانگ» كه تحت نام شركت «اومانيه گلدمالدينگ ليميتد» طلا را صادر كرده بودند، در يك خانه در تانيتا هيل در آچيموتا دستگير شده و اعلام ميكنند كه «و م م» خريدار اصلي طلاها بوده است. دولت غنا از بابت دور زدن قانون توسط فروشندگان جهت عدم پرداخت ماليات واقعي آنها را تحت تعقيب قرار ميدهد.
راديو و تلويزيون غنا به بازتاب اين مسائل مي پردازند. خبرگزاري اسپاي غنا در ۲۵ مارس ۲۰۱۳ خبر ميدهد رئيس حزب «ان پي پي» منطقه آگوناي غربي كه متهم به كمك به «كوفي درزرا» در صادر كردن اين طلاهاست، احضار و با قيد وثيقه آزاد شده است. همين خبرگزاري با نام بردن از «و م م»، او را يك تبعه عرب معرفي کرد كه با شركاي خود به غنا آمده تا طلاي قاچاق خريدار كنند.
ردپاي همسر مطلقه زنجاني
خبرگزاري پرسنيوز با انتشار خبري از تحقيقات دادستاني مستقر در باكيركوي استانبول به تحت تعقيب قرار گرفتن شركتهاي «دورو تريدينگ» به مديرعاملي «ا خ»، «كانت گروب اند كاسمتيك» با سهامداري بابك زنجاني و «ث ا»، شركت مستر سارا با عضويت هيات مديره «و م م» و «س خ»، به اتهام اسناد تقلبي پرده بر مي دارد.
خانم «ث ا» كه از اعضاي سهامدار شركت «كانت گروپ» است، همسر مطلقه بابك زنجاني است. اين درحالي است كه بابک زنجانی به دروغ مدعي شده كه ازدواج نكرده است. براساس اسناد، آنها در شعبه ۲۶۵ دادگاه خانواده تهران از يكديگر جدا شدهاند.
دادستان تركيه اظهار داشته بود كه براساس شنود تلفنهاي اين افراد، متوجه شدند كه آنها قصد داشتند ۵۰۰ كيلو از طلاها را در استانبول تخليه كرده و مابقي را به تهران ببرند. خبرگزاري زمان تودي نيز در ۱۶ ژانويه ۲۰۱۳ در گزارشي خبري، مقصد نهايي محموله طلا را ايران اعلام مي كند.
شكل گيري تحريمها
پس از بهره برداري رسانهاي از اين موضوع و آزاد شدن هواپيما و عودت داده شدن طلاها به بابك زنجاني، دولت آمريكا مدعي شد كه ايران در مقابل فروش نفت و گاز خود، مبالغي را به صورت طلا دريافت ميكند. با همين بهانه تحريم طلاي ايران ابلاغ و عملي شد. درحالي که از اين رهگذر بابك زنجاني و نزديكان وي كه مدتها به جمع آوري هنگفت طلا پرداخته بودند، با افزايش ناگهاني قيمت طلا در ايران به ثروتي نجومي دست پيدا كردند.
دريافت وام با پولهاي نفت ايران
پس از دستگيري زنجاني فردي در دفاع از وي در صفحه شخصي او مدعي شد: «درحالي كه نمي توان يك دلار وارد ايران كرد، بابك زنجاني چطور ميتواند پول هاي نفت را به ايران پس بدهد.» اين درحالي است كه براساس گزارش هاي دريافتي الف، بابك زنجاني از طريق اعتباري كه پول هاي بلوكه شده براي وي فراهم كرده، از سه بانك اروپايي وامهايي كلاني دريافت كرده است.
به اين ترتيب او نه تنها از رفع تحريمها و آزاد شدن پول هاي نفتي كه نزد وي است، خوشحال نخواهد شد، بلكه در اين صورت مجبور است وامهاي دريافتي اروپايي را كه در تاجيكستان، ترکیه و چند کشور دیگر سرمايهگذاري كرده پس دهد. مهمتر اينكه بايد پرسيد، در صورتي كه غرب اعتقاد داشته بابك زنجاني براي دولت ايران كار ميكرده و به همين بهانه اين مبالغ را بلوكه كرده است، با چه توجيهی اين وامها را در اختيار او قرار دادهاند ؟
۱۳۹۲ دی ۶, جمعه
۱۳۹۲ آذر ۲۳, شنبه
آیا جدا شکست مذا کرات برای ایران فاجعە است
آسیبی که غرب از شکست مذاکرات خواهد خورد به مراتب عمیق تر و فاجعه بار تر خواهد بود .
غرب ایران را از دست خواهد داد ، تلاشی که سالهاست برای ثبات منطقه شده و ایران نقش تعین کننده در آن دارد به مخاطره جدی روبرو خواهد شد ، تــز مذکره به جای حمله پیش گیرانه زیر سوال جدی قرار خواهد گرفت .
مذاکرات بن بست سیاسی است که طرفین اجبار به توافق به واسطه شرائط جهانی و منطقه ای دارند و نیروهای راست طرفین مخاصمه هم به درستی این مطلب را درک می کنند و مورد اختلاف ، سهم خواهی بیشتر با اهرم تهدیدهای نظامی است که ایجاد نگرانی کند .
آنچه مشخص هست نه امریکا و نه اسرائیل توان تداوم جنگی که بتوان از آن پیروز بیرون آمد را ندارند و با حمله به ایران یک خط زنجیره ای نا امن از افغانستان تا لبنان را ترسیم خواهند کرد ( همان کمر بند سبز ) که حاصلی جز نابودی اسرائیل و نا امن شدن شرائط برای کشورهای منطقه خلیج فارس نخواهد داشت ، مضاف بر اینکه شرائط برای حضور مادی و معنوی روسیه را بصورت جدی تشدید خواهد کرد و حاصل این معادلات باختن خاورمیانه به روسیه و چین خواهد بود .
این است که غرب در روند خردمندانه اجبار به توافق با ایران دارد و ایران هم که نگاه جدی به غرب دارد این تمایل غرب را تشدید می کند اما در صورت قطع مذاکرات و یا حمله به ایران عملا غرب ایران و خاور میانه را همانطور که پیشتر مطرح شد به روسیه واگذار میکند که حاصلی جزکوچ غرب از خاور میانه نخواهد بود و افرایش بهای جهانی نفت را هم بهمراه خواهد داشت . در بحران اقتصادی موجود کشورهای غربی و امریکا کارتلهای نفتی هیچ تمایلی به جنگ نشان نخواهند داد چرا که با منافع کلی آنها مغایرت دارد .
به همین دلیل هست که پیروز این مذاکرات در نهایت ایرانی خواهد بود که دچار بحران جدی اقتصادی است اما نکته حائز اهمیت این است که :
تنها کشوری است که ثبات سیاسی داردو این ثبات سیاسی در اصل برگ برنده ایران در مذاکرات است .
۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)