برای تو
برای تو
یار آشنا ،
تاج درفک
ازسخاوت تو قد کشید،
سیاهکل
درعطر بهاری چای و شا لیزار
و نام تو ،
یاد و یاد گار بهار
بر دوش تو.
کاش بر بی تابی عشق
خاطره ای
از سرزمین سبز
ترانه می کردی .
دیدی بازم بهار شد
سبزه و سبزی اومد
رولبا خنده اومد
همه چی نو نوار شد
خونهء ما تمیز شد
دلا دارن پاک میشن
غما دارن آب میشن
من و تو هم تا فردا
فردای فردا حتمإ
هم دیگه رو می بینیم
دلای پر غصه مون
غم و فراموش می کنن
لبای پر خنده مون
غصه رو حاشا می کنه
حرف میزنیم
یه عالمه
قصه می گیم به هم دیکه
عید که بیاد
عیدی می دیدم
بهار که شد
صحرا می ریم
کل می چینیم
بغل بغل
گوش می کنیم
به حرف هم
چهچهه پرنده ها
یادت باشه عزیزم
شادی و سر زندگی
همیشه با بهار می یاد
غصه و غم همیشه
با برفا زود آب میشه!