۱۳۹۰ خرداد ۹, دوشنبه

مداد

مداد


مداد
سرش گیج میره
دور خودش می گرده
بالا و پائین میره
چپ می زنه
وجب وجب
راست می زنه
وجب وجب
اما همش رو خط می ره
حالا بگو
کجا بره
از چی بگه؟
سر بزنه به صحرا
پرنده ها رو پر بده
یا بزنه به دریا
رو موج آبی ها بره
با بچه ها رنکی بشه
برنگ سرخابی بشه
یا دست ما بلرزه
همه چی رو حاشا بکنه
وعده بده
کرور کرور
دروغ بگه
قطار قطار
زنجیر و حاشا بکنه
خورشید و پنهان بکنه
همه چی رو کتمون بکنه
قو رو پریشون بکنه؟
یا از ستاره ها بگه
بپره اون بالا ها
بالا بره ، بالاتر
بپره تو آسمون
خورشید و پیدا کنه
رنگ طلائی بزنه
تو آسمون خط خطی
جنگل و سبزش بکنه
ماهی رو رنگش بکنه
دریا رو آبی بکنه
خواب و فراموش بکنه
یه مشت ستاره بیاره
تو سینه هامون بذاره !

هیچ نظری موجود نیست: